ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مرگ عادی ترین موضوع و در کنار اوون تراژدیک ترین مسئله ای هست که همه ما ها باهاش درگیریم ... ولی شرایط وقتی اندوهبار تر می شه که پدر جوونی درست روز تولد یکسالگی پسرش از دنیا بره... و وقتی این قضیه برای من غیر قابل تحمل می شه که می فهمم اوون هم مثل پدر من از همون بیمارستان پر کشید به آسمون... توی شبهای عزیز برای روحش یک صلوات بفرستین...
پی نوشت: این آقا همسن من بود و همکار اداری... موقع برگشت از ماموریت اداری تصادف کرد و بعد از یک هفته امروز صبح پر کشید.. این آقا یک پسر یک ساله داره که ماهها پیش در فکر تولد و خرید کادوی تولدش بود.. و اوون مادر حالا پسری داره که سالها باید روز تولدش رو با مرگ همسرش یاد آوری کنه
حالا که این رو نوشتم می بینم احساس در قالب کلام نمی گنجه...
جشنواره انتخاب وبلاگ برتر
http://www.iramit.net/irabest
جای شما در بین سایتها و وبلاگهای برتر خالیست
دردناک است در حشن تولدی که به جای شمع سفید یک شمع سیاه روشن باشد خدا به همسرش صبر عنایت فرماید
چه وحشتناک
خدا رحمتش کنه... ناراحت کنده است